پایی که بی‌اجازه پیچ می‌خورد

رفته بودیم پارک، مثل یک خرس گنده با چهار تا ازا این ریزه میزه‌های فامیل رفته بودم سمت تاب و سرسره و الاکلنگ و این جور سامانه‌های رده‌ی سنی الف و ب. یک تاب بلند داشت وسوسه شدم به یاد دوران طفولیت خودم را بتابانم. از بخت بد، وقتی می‌خواستم پیاده شوم، تاب ول کن ماجرا نبود و مثل پاندول ساعت خودش را به زمین و زمان می‌زد. آمدم با پا ترمز بگیرم، پای راست یاری نکرد، پای چپ بووووم!

خلاصه آن وقت داغ بودم. شب که به خانه برگشتیم، پای چپ کمی درد داشت. صبح فردا وقتی خواستم از تخت پایین بیایم، پای چپ یاری نکرد و کل هیکل خرس گنده بوووم!

قسمت بد ماجرا این‌جا بود که هر وقت لنگان لنگان از جلوی مادرم رد می‌شدم با عصبانیت و طوری که انگار خصومت شخصی با من دارد، با فریاد و داد می‌پرسید: "چرا می‌لنگی؟"

می‌گفتم: "چون پیچ خورده"

با عصبانیت صد برابر قبلی می‌گفت: "چرا پیچ خورده؟"

می‌گفتم: "چون بد از روی تاب پیاده شدم"

با عصبانیت هزار برابری می‌پرسید: "آخر چرا باید پیچ بخورد؟"

من را داری، نمی‌دانستم چه باید بگویم، باز هم می‌پرسید: "چرا باید پیچ بخورد؟" می‌گفتم: "خب پیچ خورده دیگر!"، در حالی که داشت با عصبانیت به سمت آشپزخانه می‌رفت می‌گفت: "آخر من باید بدانم، پای تو چرا باید پیچ بخورد؟"

توی دلم می‌گفتم خب "پا" است دیگر، شعور که ندارد مثل عقل، یک وقت نمی‌فهمد می‌پیچد برای خودش، بعد بلند از مادرم می‌پرسیدم: "خب حالا کاری است که شده، چه کاری از دست من بر می‌آید؟" از همان آشپزخانه صدا می‌زد به من ربطی ندارد، تا در این خانه هستی اجازه لنگیدن نداری!!!

این چه جور بی‌ربطی است که اختیار پایم دست من نیست؟ جدا از آن هم اختیارش دست من نبود، خودش می‌لنگید. این وسط نقش من در حد یک شلغم یا هویج بیشتر نبود. مادرم گاهی می‌نشست جلوی پایم و چند تا کشیده می‌زد توی صورت پایم و مثل این بازجوهایی که می‌خواهند اعتراف از متهم بگیرند از پایم با عصبانیت می‌پرسید: "آخر من باید بدانم، تو چرا باید پیچ بخوری؟"

پیوندهای امروز

اندیشه‌های لیمویی

طنز

لیمو

۹۵/۰۴/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
عالیجناب لیمو

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی